آياقحطي درپيش است، حاصلات داخلي گندم كجاشد؟
محمداسحاق فياض محمداسحاق فياض

درپي افزايش گراني و تورم دركشوردولت ناچار گرديد، ماليات واردات گندم و روغن را حذف كند، تا شايد بتواند دراين فصل سرما و يخبندان زمستان كه سخت ترين شرايط زندگي را براي مردم افغانستان تحميل مي كنند، قيمت هاي مواد اساسي را كنترول نمايند.براساس گفته هاي خود مقامات دولتي نرخ تورم در کشور طی سال 2007 افزایش قابل ملاحظه اي یافته و نرخ بسیاری از اجناس طی ماههای اخیر نزدیک به دو برابر افزایش یافته است. نذیر احمد شهیدی معاون وزارت اقتصاد مي گويد: من فکر می کنم که میزان تورم در سال جاری به شکل متوسط باید در حدود 13 تا 14 درصد باشد. در ماههای اخیر قیمت مواد غذایی و نفتی بسیار افزایش یافت. بیشترین تأثیرات منفی این وضعیت بر کسانی است که درآمدشان ثابت است. مانند کارمندان دولت و اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه. البته این وضعیت به نفع تاجران است و سبب می شود آنها درآمد بسیار بالایی داشته باشند، اما در مجموع اگر تأثیرات چنین وضعی زیاد شود، اقتصاد ملی را آسیب می رساند. او هم چنين مي گويد: باید بگویم میزان تورم در حدود 3 تا 4 درصد برای اقتصاد کشورها به معنی رشد اقتصادی آن کشور است اما اگر این رقم به ده درصد و بیش از آن برسد معنایش این خواهد بود که وضع اقتصادی مردم خراب شده است.

 گندم يكي از نياز هاي اساسي زندگي مردم افغانستان مي باشد و عمده ترين مصرف مردم افغانستان نان مي باشد. اكنون اين كالاي اساسي كه زندگي مردم به آن وابسته است، به مرحله قحطي رسيده و قیمت آن به تناسب سال گذشته، بیش از دو برابر افزایش یافته است. 

آقای احدی وزير ماليه می گوید افغانستان سالانه به شش میلیون تن گندم نیاز دارد. درحاليكه آقاي كرزي  چندماه پيش اعلام كرده بود كه افغانستان از نظر توليد گندم به مرحله خود كفايي رسيده است، اما متاسفانه درهمين آغاز فصل زمستان آشكار شده است كه وضعيت معيشت مردم به مرحله هشدار جدي رسيده ومقامات دولت افغانستان اعلام كرده كه اگر جامعه جهاني به مردم افغانستان كمك غذايي نكنند به قحطي مواجه خواهند شد.محمد امین فرهنگ وزير تجارت افغانستان ، اعلام كرده، اگر جامعه جهانی در این زمینه توجه نکند، قحطی و فاجعه انسانی در ماههای اینده در افغانستان بروز می کند و از جامعه جهانی خواست تا با ارسال مواد غذایی به ویژه گندم به مردم افغانستان کمک کنند.

درحالي كه آقاي احدي مي گويد افغانستان سالانه به شش میلیون تن گندم نیاز دارد که پنج و نیم میلیون تن آن از حاصلات داخلی افغانستان بدست می آید. اگر واقعا اين آمار درست باشد 500 تن كمبود گندم هيچ گاه فاجعه قحطي را دريك كشور به بار نخواهد آورد، زيرا اكنون تلاش ها براين است تا 6 ميليون تن گندم به افغانستان وارد گردد و اين آمار نشان مي دهد كه حاصلات گندم افغانستان هرگز به خود كفايي نرسيده و توليدات داخلي گندم هرگز نمي تواند نيازمندي هاي مردم افغانستان را برآورده سازد.آقاي فرهنگ مي گويد:  رییس جمهوری افغانستان هیئت ویژه ای برای رفع این مشکل تشکیل داده است وبرنامه غذایی جهان ، کمک 60 هزار تن گندم را به افغانستان وعده داده است.وزیر تجارت افزود : گفتگوها با مقامات هندی درباره کمک 400 هزارتن مواد غذایی به مردم افغانستان ادامه دارد. سئوال اساسي اين است اكنون كدام امار ها را مي توان باور كرد، آماري را كه آقاي احدي داده است يا آمار آقاي فرهنگ را؟ اگر افغانستان در توليد گندم خود كفاشده باشد پس 5 و نيم ميليون تن گندم داخلي كجا رفت كه مردم افغانستان بار ديگر به قحطي مواجه شده است؟ نكته ديگر اين كه آيا دولت افغانستان محصولات داخلي گندم را از كشاورزان به صورت تضميني رسيده است؟ آيا برداشتن ماليات از واردات گندم خود بزرگ ترين ضرر را درقدم اول به كشاورزان وارد نمي كند؟

براي قضاوت و داوري آمارهاي داده شده از سوي اين دو وزارت خانه، وضعيت اقتصادي مردم مي تواند صحت و سقم اين آمار ها را روشن كند. اگر وضعيت مردم به سرحد هشدار و قحطي رسيده است طوري كه مقامات دولت افغانستان درخواست كمك بين المللي نموده است نشان مي دهد كه آمارهاي داده شده در مورد توليدات داخلي گندم چندان قابل اعتبار نيست.

 کارشناسان، کمبود غله در افغانستان را از دلایل اصلی بلند رفتن قیمت مواد اولیه در بازارهای این کشور می دانند. پس اگرواقعاافغانستان 5 و نيم ميليون تن گندم توليد مي كنند، چه كساني آن را به مصرف رسانده اند كه بارديگر مردم افغانستان به قحطي مواجه شده است. البته اگر دولت افغانستان تلاش كنند وكشاورزان را براي كشت گندم تشويق نمايند و گندم را از كشاورزان به صورت تضميني خريداري نمايند و در زراعت گندم و ديگر غلات سرمايه گذاري صورت گيرد، بيشتر از 5 ميليون تن گندم درداخل افغانستان توليد خواهد شد، اما سئوال اساسي اين است كه كو آن دولت و تلاش هاي كار سازكه بتواند حاصلات گندم را درافغانستان به اين ميزان از رشد برساند؟ وزارت زراعت می گوید نزدیک به سه میلیون هکتار زمین قابل کشت در این کشور وجود دارد که در اختیار دولت است و هنوز از آن استفاده نشده است. به گفته کارشناسان، اگر این زمین ها جهت استفاده در اختیار بخش خصوصی قرار داده شود، افغانستان در مدت کمی از نگاه غله جات، خودکفا خواهد شد. آذرخش حافظی، رییس اتاقهای تجارت بین اللملی افغانستان مي گويد: در حال حاضر بیشترین بخش غله جات در افغانستان از کشورهای همسایه، به ویژه پاکستان وارد می شود و بنابر مشکل قانونی كه ظرف شش سال گذشته در بخش زراعت در این کشور وجود داشته است، سرمایه گذاران حاضر به کار در این عرصه نشده اند. يكي از مشكلات عدم گسترش زراعت درافغانستان اين است كه دولت افغانستان بنابه ملحوظاتي زمين هاي زراعتي را كه دراختيار دارد به كشاورزان توزيع نمي كنند و اين زمين هاي باير را هم چنان بدون آن كه كوچك ترين استفاده گردد درچنگ دارد. بر اساس قانون امور زمین داری درافغانستان، كشاورزان تنها برای مدت سه سال می توانند زمینها را جهت بهره گیری در اختیار داشته باشند و به گفته مسئولان وزارت زراعت افغانستان، این امر سبب بی میلی دهقانان و سرمايه گذاران در این بخش شده است.

به هرحال اكنون كه سرما درافغانستان بيداد مي كند، گراني و افزايش قيمت ها روزگار مردم درسخت ترين شرايط قرارداده و واقعا آن ضرب المثل كابلي را كه زمستان را مرگ غريبان مي داند، به تصوير واقعي رسانده است.

دولت افغانستان بايد هرسال از جامعه جهاني درخواست كمك مي كند، اگر وضعيت به همين منوال ادامه پيدا كند، دستان نياز مند مردم افغانستان هم چنان پيش ديگران دراز خواهد بود. پس بهتراست دولت افغانستان كار هاي اساسي را درامر توسعه و گسترش زراعت انجام دهد، زمين هاي دولتي را كه همچنان بدون كشت باقي مانده است بدور از هرگونه تعصب و تبعيض در اختيار مردم افغانستان قرار دهد تا مردم افغانستان به خود كفايي واقعي در حاصلات گندم برسند.

 

 


January 13th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات